رقابت در صنایع جهانی

رقابت در صنایع جهانی

 صنعت جهانی صنعتی است كه در آن موقعیتهای استراتژیكی رقبا در بازارهای عمده در نقاط مختلف جغرافیایی یا در سطح ملی بهطور چشمگیری تحت تاثیر موقعیت جهانی آنها است.

صنایع جهانی شركت را ملزم میكند كه بر مبنای هماهنگ جهانی رقابت كند، در غیر اینصورت با خسارتهای استراتژیكی روبرو خواهد شد. بعضی از صنایع كه به خاطر چند ملیتی بودن شركتها به عنوان صنایع جهانی شناخته شدهاند خصوصیات اصلی صنعت جهانی را ندارند. بنابراین صنایعی كه دارای شركتهای چندملیتی هستند الزاماً صنایع جهانی نیستند.

تفاوتهای زیادی بین رقابت بین المللی و ملی وجود دارد و این تفاوتها معمولاً در اتخاذ استراتژی رقابت بینالمللی نقش مهمی ایفا میكند.

• تفاوت بین عوامل هزینه در بین كشورها؛

• شرایط متفاوت در بازارهای خارجی؛

• نقش متفاوت دولتهای خارجی؛

• تفاوت در اهداف، منابع و توانایی نظارت بر رقبای خارجی.

با این وجود، عوامل ساختاری و نیروهای بازار كه در صنایع جهانی فعال است با عوامل و نیروهای موجود در صنایع ملی یكسان است.

منابع و موانع رقابت جهانی

شركتها میتوانند از طریق سه ساز و كار اصلی: مجوز دادن، صادرات و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در

فعالیتهای بین المللی شركت كنند. اولین اقدام شركت برای ورود به بازار بین المللی مستلزم صدور مجوز یا صادرات است و شركت تنها بعد از آنكه در زمینه رقابت بین المللی تجاربی كسب كرد، سرمایه گذاری مستقیم خارجی را انتخاب میكند. صادرات یا سرمایه گذاری مستقیم خارجی تنها در صنایعی وجود دارد كه به معنای واقعی جهانی هستند.

جریانهای عمده صادرات در بین كشورها یكی از نشانه های مسلم رقابت جهانی است، اما سرمایه گذاریهای مستقیم و عمده خارجی در یك صنعت ممكن است چنین نباشد.

منابع مزیت رقابت جهانی

منابع برتری جهانی ریشه در چهار عامل مختلف دارد كه عبارت است از:

برتریهای نسبی متعارف، مزیتهای مقیاس یا منحنی یادگیری فراتر از مقیاس یا حجم تجمیعی قابل دستیابی در بازارهای ملی، برتریهای ناشی از تمایز محصول و برداشتهای عمومی مثبت از اطلاعات و تكنولوژی.

• برتری نسبی

• مزیتهای تولید انبوه

• تجربه جهانی

• مزیتها مقیاس لوژستیكی

• مزیتهای مقیاس در بخش بازاریابی

• مزیت مقیاس در خرید

• تمایز محصول

• فناوری انحصاری تولید

• تحرك داشتن سیستم تولید

اهمیت هر یك از منابع برتری جهانی به یكی از دو عامل زیر بستگی دارد:

اول اینكه، اگر كسب و كاری تابع اقتصادهای جهانی باشد، این ویژگی آن تا چه حد در تعیین هزینه كل آن اهمیت دارد؟ دوم اینكه، اگر در كسب و كاری شركتی كه در سطح جهانی رقابت میكند از نوعی مزیت برخوردار باشد، این ویژگی آن تا چه حد در رقابت اهمیت دارد؟

موانع رقابت در سطح جهانی

موانع مختلفی بر سر راه دستیابی به مزیتهای ناشی از رقابت جهانی وجود دارد و این موانع میتوانند در كنار همدیگر از جهانی شدن یك صنعت جلوگیری كنند.

• موانع اقتصادی

− هزینه های حمل و نقل و انبار

− نیازهای متفاوت به محصول

− كانالهای توزیع تثبیت شده

− نیروی فروش

− تعمیر در محل

− حساسیت به زمĤنهای لازم

− تقسیمات پیچیده در درون بازارهای جغرافیایی

− فقدان تقاضای جهانی

• موانع مدیریتی

− فعالیتهای متفاوت بازاریابی

− خدمات محلی گسترده

− فناوری در حال تغییر سریع

• موانع سازمانی

− موانع دولتی

− موانع شناختی یا موانع مربوط به منابع

عوامل محیطی موثر در جهانی شدن

• افزایش مزیتهای مقیاس

• كاهش هزینههای حمل و نقل

• كانالهای توزیع منطقی یا تغییر یافته

• تغییر كردن هزینههای عوامل

• محدودیت در اقتصاد ملی یا شرایط اجتماعی

• كاهش محدودیتهای دولتی

نوآوریهای راهبردی كه موثر در جهانی شدن هستند

حتی در غیاب محركهای محیطی، نوآوریهای استراتژیك شركت میتواند آغازگر فرآیند جهان شدن باشد.

• تعریف دوباره محصول

• شناخت بخشهای بازار

• كاهش هزینه تطبیق

• تغییرات در طراحی

• تجزیه كردن فرآیند تولید (درجهت عكس ادغام)

• حذف موانع شناختی و محدودیتهای ناشی از منابع

رقابت در صنایع جهانی

شركتهایی كه در سطح جهانی رقابت میكنند باید با مسائل زیر روبرو شوند:

• سیاست صنعتی و رفتار رقابتی

• روابط شركت با دولت میزبان در بازارهای عمده

• رقابت سیستماتیك

• دشواری بررسی رقبا

راههای استراتژیكی جایگزین در صنایع جهانی

تعدادی از جایگزینهای استراتژیكی عمده در صنعت جهانی وجود دارد. اساسیترین انتخابی كه شركت باید انجام دهد این است كه آیا باید در سطح جهانی رقابت كند یا میتواند موقعیتهای مناسبی پیدا كند كه در آن قادر به پیریزی یك استراتژی پایدار برای رقابت در یك یا چند بازار داخلی باشد.

راههای استراتژیكی عبارتند از:

• رقابت جهانی در سطح گسترده. هدف این استراتژی رقابت جهانی در كل خط تولید محصول صنعت و بهره برداری از منابع برتری رقابتی در سطح جهانی جهت دستیابی به تمایز محصول یا موقعیت كم هزینه میباشد. اجرای این استراتژی مستلزم منابع عمده و افق زمانی طولانی است. برای دستیابی به بیشترین مزیت رقابتی، در روابط شركت با دولتها تاكید اصلی بر كاهش موانع رقابت جهانی است.

• تمركز جهانی. هدف این استراتژی انتخاب یك بخش خاص از صنعت است كه در آن شركتها متكی بر مبنای جهانی رقابت میكنند. شركت این بخش را معمولاً جایی انتخاب میكند كه موانع رقابت جهانی در آن كم باشد و شركت بتواند از موقعیت خود در این بخش در مقابل تهاجم رقبای جهانی گسترده دفاع كند. حاصل این استراتژی در بخش انتخابشده تمایز محصول یا كاهش هزینه است.

• تمركز داخلی. این استراتژی در راستای ایجاد یك روش متمركز برای یك بازار خاص كه به شركت امكان غلبه بر دیگر شركتهای جهانی را میدهد، از تفاوتهای بازار داخلی بهره میگیرد. هدف این استراتژی تمایز محصول یا كاهش هزینه تامین نیازهای خاص بازار داخلی یا بخشهایی از آن است كه بیشتر در معرض موانع اقتصادی موجود بر سر راه رقابت جهانی قرار دارد.

• نیش(niche) حمایت شده. این استراتژی درصدد یافتن كشورهایی است كه در آن محدودیتها دولتی با الزامی كردن سهم بالای بخش محلی در محصول، تعرفههای زیاد و غیره، شركتهای جهانی را تحریم كند. شركت استراتژی خود را طوری طراحی میكند كه بهطور مناسب در مقابل بازارهای داخلی كه چنین محدودیتهایی دارند عمل كند و توجه خود را تا حد زیادی روی دولت میزبان متمركز میكند تا مطمئن شود كه موقعیت شركت همچنان حمایت میشود.

روندهای تاثیرگذار بر رقابت جهانی

• كاهش تفاوت بین كشورها

• سیاست صنعتی تهاجمیتر

• تشخیص ملی و حمایت از داراییهای خاص

• جریان آزاد فناوری

• ظهور تدریجی بازارهای با مقیاس بالای جدید

• رقابت كشورهای تازه توسعه یافته (NDC)