THE BANK JOB

یادداشتی بر فیلم

THE BANK JOB

شــاید با شــنیدن نام فیلم این ذهنیت در ذهن تماشــاگر به وجود آیــد که فیلم حال و هوایی مثل فیلم های اوشــن یا از این دســت را داشــته باشــد؛ اما »دزدی از بانک« پیش از آن که یــک فیلم در ژانر ســرقت باشد، یک تریلر سیاسی اســت و در واقع پایه و اساس داستان بر مبنای یک داســتان واقعی است و میتوان پایه های اصلی فیلم را بر محور یک برش مقطعی از تاریخ در نظر گرفت. داســتان فیلم مربوط به فساد اخلاقی یک شاهزاده در دربار انگلستان است که مسئولان امنیتی برای سرپوش گذاشــتن بر روی این قضیه چند دزد در سطح پایین را به طور غیر مســتقیم اجیر ‌‌میکنند تا مدارک مربوط به این رسوایی را از بانکی ســرقت کنند و با شــرح دادن این سرقت مدارک در نهایت به دست مســئوالن دولتی میافتد و با تیتر شــدن خبر دزدی همه چیز ســر جای اول خود باز ‌‌میگردد. داستان فیلم براساس واقعیت نگارش شده اســت. خبر این دزدی در روزنامه های سال 1971 درج شد اما به صورت یک موضوع خنده دار که نقل روزنامههای آن زمان بدین شکل بود که دزدان آماتور روی تاکی واکی صحبت می‌‌کردند و یک نفر امواج این گفتگو را پیدا کــرده بود و دزدی به دزد دیگر ‌‌میگفت: »من چند روزه خونه نرفتم، پول ها پیش تو باشــه من میرم به زن و بچهام ســر بزنم«. آنها دزدهای با تجربهای نبودند و از عناصر حاشیهای تبهکاری به حساب میآمدند که از قضا عظیمترین سرقت بانک را درتاریخ انگلستان به وجود آوردند. با این که این بزرگترین ســرقت تاریخ بود اما کســی دســتگیر نشد. پول ها پیدا نشــدند و مقامات مسئول هیچ پاسخی در ازای اتفاق افتاده ارائه ندادند اما در دنیای واقعی، این اتفاق ـ به صورتی که شــرح داده شد ـ یک سئوال در ذهن خواننده محترم ایجاد ‌‌میکند که البته جواب بســیار ســاده ای هم دارد. در کشوری مثل انگلستان و شــهری مثل لندن با نشــریات زرد و رنگارنگ چطور میشود که این اتفاق و این عظیم ترین ســرقت در طول تاریخ انگلســتان، بعد از 3 ،2 روز از صفحه اول و چندم روزنامهها پاک شــود؟ در واقع پلیس مخفی انگلســتان نقش بسیار اساسی در این دزدی بانک بی شک داشته است که بعد از 47 ســال پرونده مفتوح و کســی دستگیر نشده است. دیک کلمنت و یان ال فرنایس، دو فیلمنامه نویس فیلم دزدی بانک براساس رویداد واقعی اتفاق افتاده و با اســتفاده از تخیل خودشان و کارگردان، فیلمنامه این داستان را نوشــتهاند و کارگردانی فیلم به راجر دانالسون  او را با »سریعترین استرالیائی نیوزلندی تبار ساکن انگلیس که معمولا هندی جهان« به یاد می آوریم، سپرده شد. در نوشتن این فیلمنامه که از همان تیترها و اخبار ســرقت در سال 1971 کمک گرفته شده است و باقی مســائل حل نشده داســتان تخیل هر سه نفر را شامل میشود.نقشــه سرقت بسیار ساده و براساس داســتان واقعی تصویر شده است. آنها با کندن تونلی از یک مغازه دورتر از بانک، مســیری را به آنجا حفر می کنند و در نهایت به مرکز صندوقهای امانات بانک میرسند. آنها در این مســیر نیز از ابزارهایی ساده برای حفاری استفاده ‌‌میکنند. اما این ماجرای دزدی در پس زمینه فساد و اتهامهای اخلاقی و اجتماعی قرار میگیرد و این مســئله را به بالاترین سطوح مدیریتی و اشرافی جامعه ابتدای دهه 70 پیوند میزند. دزدان در این فیلم آدم های باتجربهای نشان داده نمیشوند و آنها را به صورت مردم عادی میبینیم که اتفاقی در جریان بزرگترین سرقت بریتانیا قرار گرفته اند. همین مسئله و در تقابل با آدمهای نه چندان شریف بالا دستی این حس همزادپنداری با سارقین را برای بیننده به وجود می‌‌آورد! در ژانر سرقت همیشه موضوعی در خلاف جهت حرکت قصه پیش میآید تا ارتباط خوبی بین بیننده و دزدان برقرار شــود؛ اما علت همزاد پنداری ما با دزدان در این فیلم برخلاف دیگر آثار این ژانر تصویر ساده و بی‌‌غل و غشی است که ما از دزدان میبینیم