افزایش ظرفیت

افزایش ظرفیت

افزایش ظرفیت یكی از مهمترین تصمیمگیریهای استراتژیك است كه شركتها با توجه به مقدار سرمایه درگیر و پیچیدگی مسئله تصمیم گیری با آن مواجه هستند. افزایش ظرفیت شاید محوریترین جنبه استراتژی در كسب و كارهای تولید كالای مصرفی باشد. از آنجا كه افزایش ظرفیت از زمان تصمیم تا پیاده سازی نیاز به زمان دارد و اغلب به مدت طولانی ادامه دارد، تصمیم در مورد ظرفیت، شركت را ملزم میكند كه منابع در اختیار را بر اساس انتظارات از شرایط طولانی مدت آینده درگیر نماید. دو نوع انتظار حائز اهمیت است: انتظاراتی كه به تقاضا در آینده و آنهایی كه به رفتار رقبا مربوط میشوند. اهمیت مورد اول در تصمیم گیریهای مربوط به ظرفیت واضح میباشد. انتظارات دقیق از رفتار رقبا هم ضروری است چون اگر تعداد زیادی از رقبا ظرفیت را افزایش دهند، هیچ شركتی از پیامدهای نامطلوب آن بی بهره نخواهد شد.

مسئله استراتژیك در توسعه ظرفیت چگونگی افزایش آن به منظور تحقق بخشیدن به اهداف شركت با امید به بهبود موقعیت رقابتی یا سهم بازار آن ضمن اجتناب از ظرفیت اضافی صنعت است.

عوامل تصمیم گیری در توسعه ظرفیت

ماهیت تصمیم گیری درخصوص ظرفیت، تنزیل جریان نقدینگی نیست، بلكه ارقامی است كه همراه با ارزیابیهای احتمالات مربوط به آینده باید در آن لحاظ شوند.  گزینه های زیر عوامل درگیر در فرآیند تدوین مربوط را شرح میدهد.

  • گزینشهای شركت را از لحاظ اندازه و نوع اضافه ظرفیتها تعیین كنید
  • تقاضای احتمالی آینده و هزینه درون دادهها را ارزیابی كنید
  • تغییرات احتمالی فناوری و احتمال بلا استفاده ماندن را ارزیابی كنید
  • اضافه ظرفیتها را براساس انتظارات رقبا از صنعت توسط هر رقیب پیش بینی كنید
  • اینها را اضافه كنید بر تراز عرضه و تقاضای صنعت و قیمتها و هزینههای صنعت
  • جریان نقدینگی مورد انتظار ار اضافه ظرفیت را تعیین كنید
  • قابلیت استحكام تحلیل را بررسی كنید.

علل ایجاد ظرفیت اضافی

به نظر میرسد تمایل شدیدی به افزایش بیش از اندازه ظرفیت وجود دارد. به ویژه در كسب و كارهای تولید كالاهای مصرفی كه به خاطر تلاشهای نابجا در پیشگیری، ظرفیت بسیار فراتر میرود.

خطر افزایش بیش از حد ظرفیت در شركتهای تولید كالا به دو دلیل بسیار نگران كننده است:

1. معمولاً تقاضا سیكلی یا دورهای است. تقاضای سیكلی نه تنها ظرفیت اضافی را در كاهش فعالیتهای اقتصادی تضمین میكند بلكه ظاهراً به انتظارات بیش از حد خوشبینانه در تحولات مثبت نیز منجر میشود.

2. محصولات قابل تمییز از هم نیستند. این عامل هزینهها را در رقابت بسیار حیاتی میسازد، چون، انتخاب خریدار تا حد زیادی به قیمت بستگی دارد. همچنین نبود وفاداری به علامت تجاری یك محصول به معنی آن است كه فروش شركتها ارتباط تنگاتنگی با میزان ظرفیت آنها دارد. از این رو شركتها برای داشتن كارخانه های مدرن و بزرگ جهت رقابتی بودن و داشتن ظرفیت كافی برای نیل به سهم بازار مورد انتظار خود شدیداً تحت فشار هستند.

دلایل تكنولوژیكی

• افزودن ظرفیت به مقدار زیاد

• مزیت مقیاس یا یك منحنی یادگیری قابل توجه

• زمان طولانی برای اضافه كردن ظرفیت

• افزایش یافتن حداقل مقیاس موثر (MES)

• تغییر در فناوری ساخت

دلایل ساختاری

• موانع مهم خروج

• اجبار از جانب تامین كنندگان

• ایجاد اعتبار

• رقبای ادغام شده

• سهم از ظرفیت بر تقاضا تاثیر گذار است

• سن و سال و نوع ظرفیت بر تقاضا تاثیر میگذارد

دلایل رقابتی

• شمار زیاد شركتها

• نبود راهبران مورد اطمینان بازار

• ورود جدید

• مزیتهای اولین راهبر

جریان اطلاعات

• انتظارات متورم از تقاضا در آیند

• تصورات یا برداشتهای واگرا

• مختل شدن نشانه های بازار

• تغییر ساختار

• فشار جامعه تامین مالی

دلایل مدیریتی

• جهت گیری تولیدی مدیریت

• نداشتن تمایل به پذیرش ریسك

علل دولتی

• معافیتهای مالیاتی تشویقی با اثرات عكس

• تمایل به صنعت بومی

• فشار جهت حفظ یا افزایش اشتغال

محدودیتهای افزایش ظرفیت

برخی كنترلها در برابر تمایل به تولید بیش از اندازه وجود دارد، حتی زمانی كه بعضی از شرایط مورد بحث موجود هستند. برخی از متداول ترین آنها به شرح زیر است.

• محدودیتهای تامین مالی

• تمایر بخشی به شركت، كه هزینه فرصت را برای سرمایه افزایش میدهد و یا افقهای پیش روی مدیریت را كه ممكن است تولیدگرا بوده یا متمایل به ایجاد ظرفیت اضافی به منظور حفظ جایگاه خود در عرصه صنعت سنتی باشد، وسعت میدهد.

• القای مدیریت عالی با پیشینه تامین مالی به منظور جایگزین كردن مدیریت با زمینههای تولید یا بازاریابی.

• هزینه های كنترل آلودگی و سایر هزینههای افزایش یافته ظرفیت جدید

• عدم قطعیت بسیار زیاد در مورد آینده كه توافق بر سر آن همه گیر است.

• مشكلات جدی ناشی از دوره های پیشین اضافه ظرفیت.

اقدامات زیر میتوانند از موارد افزایش ظرفیتها از سوی رقبا، ممانعت بعمل آورند:

• افزایش ظرفیت زیاد- رسماً اعلام شده- از سوی شركت

• اطلاعیه ها و دیگر علائم یا اطلاعاتی كه حامل پیامی دلسردكننده در مورد تقاضای آینده هستند.

• اطلاعیه ها و دیگر علائم یا اطلاعاتی كه احتمال درك كهنگی (طول عمر) تكنولوژی نسل فعل ظرفیت را افزایش میدهد.

استراتژی های بازدارنده

استراتژی بازدارنده عبارت است از رویكرد افزایش ظرفیت در یك بازار رو به رشد كه در آن شركت در پی آن است كه به منظور دلسرد كردن رقبای خود از بسط یافتن و ممانعت از ورود، درها را به روی بخش مهمی از بازار ببندد.

استراتژی بازدارنده نه تنها سرمایهگذاری در مورد تجهیزات را ضروری میدارد، بلكه ایستادگی در برابر نتایج مالی حاشیهای یا حتی منفی را نیز الزامی میكند. ظرفیت قبل از تقاضا افزایش مییابد و غالباً قیمتها قبل از كاهش هزینه های آینده تعیین میشوند.

استراتژی بازدارنده ذاتاً یك استراتژی خطرپذیر است، چرا كه مستلزم درگیركردن زود هنگام منابع اصلی در بازار است پیش از آنكه نتایج بازار معلوم شود. افزون بر این، اگر این استراتژی در ممانعت از رقابت ناكام ماند، ممكن است به یك رویارویی فاجعه آمیز منجر شود چرا كه به ظرفیت بیش از اندازه عمده میانجامد و سایر شركتهایی كه اقدام به ممانعت میكنند، تعهد استراتژیك عمدهای را در قبال بازار پذیرفتهاند كه چه بسا انصراف از آن دشوار باشد.

 شرایطی كه باید برای موفقیت استراتژی بازدارنده وجود داشته باشد، عبارتند از:

• افزایش زیاد ظرفیت متناسب با مقیاس مورد انتظار بازار

• مزیتهای زیاد مقیاس متناسب با كل تقاضای بازار یا منحنی تجربه چشمگیر

• اعتبار شركت بازدارنده

• توانایی در نشان دادن انگیزه به اقدام بازدارنده پیش از اقدام رقبا

• تمایل رقبا به انصراف

بازدارندگی در برابر رقبای زیر پر مخاطره خواهد بود:

1. رقبایی كه دارای اهدافی به جز اهداف اقتصادی محض باشند

2. رقبایی كه برای آنها این كسب و كار یك مبارزه مهم استراتژیك به شمار میآید یا در پورتفولیوی دیگران به آنها وابسته است.

3. رقبایی كه دارای بقای بهتر یا برابر، افق زمانی طولانیتر یا تمایل بیشتری برای مبادله سود با موقعیت بازار هستند.